www.madreseman.blog.ir تدریس و کمک آموزشی

مدرسه من : مکانی برای آموزش مختصر و مفید در زمانی کوتاه برای موفقیت بیشتر

www.madreseman.blog.ir تدریس و کمک آموزشی

مدرسه من : مکانی برای آموزش مختصر و مفید در زمانی کوتاه برای موفقیت بیشتر

www.madreseman.blog.ir   تدریس و کمک آموزشی

با سلام خدمت شما همراهان گرامی
در این وبلاگ سعی بر این شده که مجموعه ای مختصر و مفید از موضوعات مختلف و کاربردی در جهت بالا بردن سطح آگاهی عمومی و تخصصی برای دوستان فراهم شود امید است از وقتی که صرف رویت مطالب این وبلاگ صرف میکنید مفید باشد و آنرا به دوستان خود نیز توصیه کنید همچنین با ارائه پیشنهادات مارا در بهتر شدن این وبلاگ یاری فرمایید

۱۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است



«احمقانه‌ترین خواستۀ بشر این است که با تکرارِ

روش‌های همیشگی‌اش به نتایجِ متفاوت برسد.»

کتاب راههای تقویت حافظه

برای دانلود کلیک کنید

تصاویر پاناروما از شهرها و مکانهای دیدنی جهان ببینید و لذت ببرید

ورود

نقشه هوایی کره زمین

برای ورود کلیک کنید

بیایید یکم هوا عوض کنید

یه سرگرمی جالب براتون دارم روی لینک زیر کلیک کرده و از بخشهای مختلفی که در بالای صفحه وجود داره کلیک کرده و لذت ببرید

برای ورود کلیک کنید

ساکنان ساحل ،پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند، چه تلخ است قصه عادت

مبارزه و مقابله با این عادات و رفتارهای منفی، کارسهلی نیست اما غیر ممکن هم نمی باشد. اگر ما باور داشته باشیم "آن روز که تغییر نکنیم مُرده ایم"، خواهیم توانست بر مقاومت های شدید عادت ها بر تصمیم هایمان فائق آئیم و کنارشان بگذاریم. موج مقاومت عادت های نهادینه و تثبیت شده، بسیار است اما اگر فرد تصمیم به ترک و غلبه بر عادت گرفته باشد خواهد توانست روز به روز بر این موج منفی چیره شده و با گذر زمان رفتار منفی اش را کنار بگذارد. اما باید بگوئیم:افراد نمی خواهند و مایل نیستند دست از عادات خود بر دارند، چون که راحتند حاضر نیستند خود را به زحمت انداخته و در مورد کارها و اعمال خود اندیشه و تامل کنند . به مرور زمان،همین عادات با زندگی شان عجین می شود و شخصیتشان همان عادات می شوند.آنها نمی دانند که افکارشان ،گفتارشان را می سازد و گفتارشان،رفتارشان را می آفریند، و رفتارشان ،شخصیتشان را می سازد و شخصیتشان، سرنوشتشان را رقم می زند. پس اگر نگران سرنوشت خود هستید ، مراقب افکارتان باشید.

رعایت موارد زیر در کاهش استرس مفید است:

داشتن یک شیوه تغذیه ای مناسب:


یک رژیم غذایی نامناسب که شامل مقادی زیاد قند, نمک, چربی, کافئین , الکل و غذاهای کنسروی باشد, باعث به هم خوردن تعادل بدن می شود گرچه برای مدت کوتاهی انرژی را افزایش می دهند.

بسیاری از ما هنگام استرس از چای یا قهوه استفاده می کنیم که
دارای کافئین هستند. مصرف این ماده خود منشاء استرس است, نه برطرف کننده آن.

عدم استعمال دخانیات:

استعمال دخانیات نیزظاهرا و به طور موقت به رفع استرس کمک می کند اما نیکوتین موجود در سیگار, ایجاد وابستگی می کند وترک سیگار نیز خود استرس فراوانی را به دنبال خواهد داشت یا مصرف الکل که الگوی خواب منظم را به هم می زند و باعث بروزاسترس می شود و در صورت ایجاد وابستگی مانند سیگار مشکلات عدیده دیگری را ایجاد می کند.

ورزش منظم:

ورزش منظم باعث می شود احساس اضطراب و افسردگی کاهش یابد, الگوی خواب منظم شود و میزان تمرکز بالا رود.هرچقدر جنب و جوش و تحرک بیشتری داشته باشیم, راحت تر می توانیم با استرس مقابله کنیم. در پایان استفاده از روش های تن آرامی که شامل مدیتیشن و تنفس عمیق است, نیز توصیه می شود.

آیا گاهی احساس می کنی حوصله نداری دست به کاری بزنی؟ آیا گاهی احساس می کنی در برابر کاری که باید انجام دهی، مقاومت به خرج می دهی و بهانه می آوری؟ آیا عادت هایی داری که دلت می خواهد آن را تغییر دهی، ولی اراده قوی و قدرت لازم را نداری؟

دوستان عزیز با مراجعه به فروشگاه بزرگ همه چی 20 هر آنچه که نیاز دارید را با قیمت ناچیز تهیه نمایید.

 

برای ورود به فروشگاه کلیک کنید

از دیوید راکفلر پرسیدند...
 
چگونه به این ثروت و شوکت رسیدی؟
گفت: از خدا خواستم و خودم بدست آوردم.
گفتند چگونه؟
گفت من بیکار بودم.
گفتم خدایا کاری برایم پیدا کن تا در آمد کافی برای پرداخت اجاره یک منزل نقلی را داشته باشم.
چون از طرف خدا اقدامی انجام نشد، خودم دست بکار شدم و به خدا گفتم: خدایا تو به این نیازهای کوچک رسیدگی نکن.
من خودم کار پیدا میکنم.
تو فقط حقوقم را افزایش بده.
کاری در راه آهن پیدا کردم. کارگری.
در کوره لوکوموتیو ذغال سنگ می ریختم.
اما حقوق اش اندک بود.
به خدا گفتم تو سرت شلوغ است و کارهای مهم تری داری.
تو خانه نقلی مناسبی برایم پیدا کن و من تلاش ام را بیشتر میکنم و بیشتر کار میکنم تا درآمد بیشتری کسب کنم.
پس از پیاده شدن از قطار، به ذغال فروشی پرداختم.
اندکی درآمدم اضافه شد ولی از خانه نقلی خبری نشد.
گفتم خدایا میدانم خانه نقلی پیدا کردن در مقام و شأن تو نیست.
من خودم آن را پیدا میکنم.
در عوض تو شریک زندگی مرا پیدا کن.
اگر میخواستم منتظر خدا بشوم هنوز هم مجرد بودم.
پس دختر مناسبی پیدا کردم و با او دوست،و سپس نامزد شدیم و ازدواج کردیم.
هرچه را از خدا خواستم، به نوعی به من گفت، خودت میتوانی، پس زحمت آن را به دوش من نیانداز و روی پای خودت بایست.
 
رابطه من و خدا هنوز به همین صورت پیش میرود و او هنوز به من اعتماد کافی دارد که میتوانم قدم بعدی را هم خودم بردارم.
 
همین اعتماد او به من قوت قلب میدهد و من با پای خویش جلو میروم.
 
خدایا متشکرم که بجای گدا، مرا همچون خودت کردی تا متکی به کسی یا چیزی نشوم....